کتاب روابط فرد و سازمان
- ارتباطات و کاربردهای آن
- مدیریت تعارض، دیدگاهها، سبکهای پیشنهادی جهت مدیریت تعارض
- مدیریت تصویرسازی (تأثیرگذاری) روشهایی برای بهبود ادراک
- مدیریت احساسات (جنسیت و ادراک)
- خشونت در محیط کار، آزار جنسی، قدرت نابرابر در محیط کار
- هوش چندگانه (احساسی، معنوی، فرهنگی و ...)
- هویت سازمانی
- رهبری
- فرهنگ سازمانی
- مسئولیت اجتماعی سازمان
- مدیریت تنوع
- کارکردها و پیامدهای منفی سازمانها
- مفاهیم نو در روابط فرد و سازمان
کتاب «روابط فرد و سازمان» توضیح جامعی از نحوه ارتباط درست بین فرد و سازمان را ارائه میکند. نویسندهٔ کتاب، دکتر ماکان آریا پارسا و همکاران معتقدند مدیران موفق شطرنجبازان قهاری هستند که میدانند هر کارمند منحصربهفرد است و برای پیروزی و موفقیتهایش در صفحه سیاهوسفید کسبوکار باید آنها را طبق مهارتها و ظرفیتهایش در سازمان حرکت دهند.
مدیریت افراد بر یادگیری، بهرهبرداری از تفاوتها، فرآیند منصفانه و اصولاً عواملی تمرکز دارد که بیشتر آنها را بدیهی میدانیم، ولی برای درک بهتر و استفاده بیشتر از آنها تلاش نمیکنیم.
ارتباطات و کاربردهای آن
ارتباط جریانی است که در طی آن دو یا چند نفر به تبادل افکار، نظرات، احساسات و حقایق میپردازند و از طریق به کار بردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت میورزند.
ارتباط جزئی از زندگی اجتماعی انسان به حساب میآید. بدون آن، زندگی اجتماعی قابل دوام نخواهد بود. رشد و تکامل فعالیتهای ارتباطی و دریافت جوامع از نقش کلیدی آن برای ایجاد تحولات اساسی، چنان پرشتاب و عمیق بوده است که میتوان زمینه اصلی هرگونه تغییر اجتماعی و فرهنگی را در گسترش شبکههای ارتباطی دانست.
در همه الگوهای ارتباطات، سه عنصر عمده وجود دارد. آنها عبارتاند از فرستنده پیام (منبع)، پیام و گیرنده پیام.
برای آشنایی بیشتر با یک کارآفرین جوان و موفق ایرانی روی لینک زیر کلیک کنید:
مدیریت تعارض، دیدگاهها، سبکهای پیشنهادی جهت مدیریت تعارض
بهطورکلی «مدیریت تعارض» فرآیند تشخیص نقش مناسب تعارض در بین گروهها و استفاده مناسب از فنون برطرف کردن یا تحریک آن برای اثر بخشی سازمان است. در مدیریت تعارض، عقیده بر این است که تعارض مبلغ با ارزشی از انرژیهای آزاد شده انسانی است که مدیر میتواند برای اصلاح جو و محیط سازمان و در جهت رشد کسانی که با آنها کار میکنند و دست یافتن به اهداف سازمان، از آنها استفاده کنند.
همچنین راهی جهت تأمین نیازها، ایجاد خلاقیت و شکوفایی استعدادهاست. تعارض زائدهای نیست که بتوان آن را قطع و جذب کرد، ریشه آن بنیادی است. نخست باید شناخته و پذیرفته شود، سپس در جهت کنترل و اداره آن تلاش لازم صورت گیرد. این دوگانگی بهطور مستقیم و غیر مستقیم در نظریههای سازمانی مطرح شده است.
مدیریت تصویرسازی (تأثیرگذاری) روشهایی برای بهبود ادراک
تصویر ذهنی؛ صورتِ حاصل از تجربه، آموزش، فکر، وَهم و خیال درباره خود و پدیدهها در ذهن است. تصویر ذهنی میتواند به واقعیت نزدیک و با آن منطبق و یا از آن دور باشد. تصویر ذهنی، امری لزوماً انفرادی نیست و گروهها، سازمانها و جوامع (اشخاص حقوقی) که به دلیل وابستگی به انسان مجازاً از ارگانیزم برخوردارند، نیز میتوانند از تصویر ذهنی برخوردار باشند.
تصویر ذهنی به دو صورت مثبت و منفی ایجاد میشود. سهم تصویر ذهنی مدیران ارشد، مشتریان عمده و رقبای اصلی هر سازمان در خلق تصویر ذهنی سازمان به مراتب بیشتر از کارکنان عادی، مشتریان جزء و رقبای ضعیف است.
مدیریت احساسات (جنسیت و ادراک)
دلایل زیادی برای ناراحتی افراد در محیط کار وجود دارد؛ این دلایل میتوانند شخصی باشند (مثل طلاق، بیماری و مشکلات فرزندان) تا کاری (مثل شکست پروژه، عملکرد نامناسب در محیط کار یا همکاران نامطبوع). با توجه به مدت زمانی که در شرکت سپری میشود، شکی نیست که کارمندان در مواردی دچار احساسات منفی میشوند، اما شما بهعنوان یک مدیر چگونه باید با یک کارمند پریشان و ناراحت رفتار کنید؟
- خودتان باشید
- بفهمید موضوع واقعاً چیست؟
- موضوع را ساده برگزار کنید و سخت و پیچیده نکنید
- بر موضوعات مربوط به کار تمرکز کنید
- مانند یک روانشناس عمل نکنید
- توجه لازم است
خشونت در محیط کار، آزار جنسی، قدرت نابرابر در محیط کار
ایمنــی محــل کار یکی از موضوعاتی اســت کــه اهمیت ویــژهای دارد و بیشــتر ســازمانها و واحدهــای کاری به این مقوله توجه نشــان داده و سیاســتهایی برای برقراری امنیت در محــل کار در نظر میگیرند. یکی از مواردی که ایمنی محل کار را به خطر میاندازد، رفتارهای خشــن از ســوی دیگرآنچه کلامی و چه فیزیکی اســت. متأسفانه با تمام تلاشهایی که از ســوی ســازمانها، بهویژه هنگام اســتخدام متقاضیان کار انجام میشود باز هم موارد بسیاری از خشــونت در محل کار، چه از ســوی کارمندان و چه مدیران، مشــاهده میشــود و این موضوع به یک معضل رو به رشــد جهانی تبدیل شــده اســت.
خشونت در محل کار روی اعتبار و شان میلیونها نفر در سراسر جهان اثر منفی گذاشته است و منبع مهمی در نابرابری، تبعیض و کشــمکش در واحدهای کاری محســوب میشود. این نوع خشــونت علاوه بر ممانعت از موفقیتهای فردی، جامعه را نیز از پیشرفت باز میدارد.
هوش چندگانه (احساسی، معنوی، فرهنگی و ...)
انسان از چند نوع هوش تحت عنوان هوش چندگانه برخوردار است که با هوش جسمی که شامل آگاهی جسمی و نحوه استفاده ماهرانه از آن است، آغاز میشود. هوش بعدی هوش منطقی یا عقلانی است، هوشی که در حال حاضر بیش از سایر هوشها در سیستمهای آموزشی مورد توجه قرار میگیرد.
پس از هوش منطقی یا عقلانی سطح دیگری است که به هوش هیجانی اختصاص دارد. آخرین لایه هوش معنوی است. هوش معنوی هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت، ملایمت و مهربانی را شامل میشود.
هویت سازمانی
در میان صاحبنظران مدیریت امروزه یکی از بحثبرانگیزترین مباحث سازمانی، هویت سازمانی است. این واژه مفاهیمی را در بردارد که تأثیرات عمیقی بر زندگی افراد و جوامع گذارده و از سوی دیگر رابطه مستقیمی با اندیشه و عملکرد کارکنان سازمانها دارد. هویت سازمانی واژه پرقدرتی است که محرک پنهان بسیاری از اعمال گروهی و تلاشهای اجتماعی است.
بهطور خلاصه هویت سازمانی، سازهای زیربنایی در رویدادهای سازمانی است که تبدیل به عوامل نهفته بسیاری از رفتارهای سازمانی شده است، ازاینرو توجه فزایندهای را در تحقیقات مدیریت به خود جلب کرده است.
رهبری
رهبری یک مفهوم کلیدی در علوم سازمانی است و تعداد بسیار زیادی از مطالعات را در طی پنجاه سال اخیر موجب شده است. رهبری عبارت است از هنر نفوذ در اشخاص، بهطوریکه با میل و خواستهٔ خود در جهت حصول به هدفهای تعیینشده گام بردارند. رهبری یعنی وسیله نظارت بر همکاری تمامیافراد گروه با یکدیگر و همکاری گروه تحت رهبری با بقیهٔ تشکیلات بهطور هماهنگ برای دستیابی به اهداف تشکیلات.
فرهنگ سازمانی
امروزه دیگر این اصل غیرقابلانکار است که توسعه بدون گسترش مبانی فرهنگی غیرممکن است. سازمانها تا زمانی که فرهنگ تلاش و الزامات آن را نشناسند امکان ندارد بتوانند پیشرفت کنند و در سطح ملی و بینالمللی به رقابت با سایر شرکتها بپردازند. نبود فرهنگ ذوق و قدرت تحقیق و خلاقیت درونی، بنگاهها را دچار بحران کرده است.
در چنین واحدهایی آنچه اتفاق میافتد این است که آنان نمیتوانند از درون برای ادامه حیات خود تلاش کنند و مدیریت آنان دچار نوعی بیتفاوتی ناشی از فرهنگ است. نبود فرهنگ، اصل مشتریگرایی را از بین میبرد وقتی چنین اصلی وجود نداشته باشد، سازمانها علاقهای به تحقیق و توسعه درونی نخواهند داشت.
مطالعه بیشتر: فرهنگ سازمانی چیست؟
مسئولیت اجتماعی سازمان
کلیت اصطلاح مسئولیت اجتماعی سازمان را میتوان در سه کلمه موجود در این اصطلاح دریافت «مسئولیت، اجتماعی، سازمان». بنابراین به عبارت کلیتر، مسئولیت اجتماعی شرکتها، دربرگیرنده مسئولیتی است که شرکتها در مقابل جامعه که در آن بنیان نهاده شده و فعالیت میکنند، دارند.
مدیریت تنوع
تنوع، اشاره به همزیستی کارکنان با یکدیگر در درون شرکت از طبقات اجتماعی فرهنگی مختلف دارد. تنوع شامل عوامل فرهنگی از قبیل نژاد، جنسیت، سن، رنگ پوست، توانایی فیزیکی، قومیت و غیره است. البته تنوع در شکل گستردهتر خود میتواند شامل اصل و نصب، مذهب، عدم صلاحیت، گرایش جنسی، ارزشها، فرهنگ بومی، تحصیلات، زبان، شیوه زندگی، عقاید و وضعیت اقتصادی باشد.
کارکردها و پیامدهای منفی سازمانها
اقدامات سازمانها برای تحقق اهداف خود در مواردی موجب مشکلاتی برای جامعه میشود و تأثیر مخربی بر زندگی اجتماعی میگذارد و تعادل اجتماعی را بر هم میزند. جنبه تاریک و منفی سازمانها ابزار مداری و اداره مداری را وارد زندگی خصوصی افراد کردهاند. عقلایی کردن با انسانیت زدایی همراه بوده است انسانها بهطور روزافزون به سازمانها وابسته میشوند.
مفاهیم نو در روابط فرد و سازمان
- استرس
- رفتار منافقانه در محیط کار
- بازنشستگی و کارکنان سالخورده
سخن پایانی
به نقل از دکتر ماکان آریا پارسا کتاب روابط فرد و سازمان دریچهای جدید را به دنیای کسبوکار گشوده تا مدیران و کارکنان سازمانها با الهام از آن به نحوهٔ صحیح و درست با یکدیگر به این مهم دست یابند. فصول کتاب با ارائه دیدگاههای نوین مدیران را مجهز به آن میکند که اصول علمی جدیدی را در برخورد با کارکنان در عرصه سازمان مدنظر قرار دهند. در دنیای امروز از حوزههای سیاسی گرفته تا حوزههای اجتماعی و کسبوکار لزوم روابط فرد و سازمان را میتوان لمس کرد.
سؤالات متداول
روشهای بهبود ارتباطات بین فرد و سازمان کدام هستند؟
- مدیر عالی اجرایی به ارتباطات بسیار متعهد باشد.
- گفتار و عمل بایستی با یکدیگر همخوانی داشته باشند.
- بر روی ارتباطات چهره به چهره تأکید شود.
- مدیران ارشد تلاش کنند مدیران را از سلسلهمراتب رسمی دور کنند.
- لازم است که افراد هر چه سریعتر در جریان حقایق مربوط قرار گیرند (به ویژه در زمان بحران و یا تغییر عمده).
تکنیکهای مدیریت تعارضات در سازمانها کدام است؟
- استراتژی اجتناب و عدم جبههگیری
- استراتژی حل مسئله (اصلاح امور)
- استفاده از قدرت (اعمال زور)