تاریخچه مدیریت
تاریخچه مدیریت را برخی از محققان به آغاز پیدایش انسان نسبت می دهند و مدیریت را با تشکیل نهاد خانواده بیان می کنند ، برخی از پژوهشگران سابقه آن را به دوران 5000 سال قبل از میلاد مسیح که سومریهای باستان در حال ثبت و مکتوب کردن سوابق فعالیت های اداری خود بوده اند می دانند. فلسفه جدید مديريت با شروع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) به منظور جانشین کردن ماشین به جای انسان در صنعت می باشد، آغاز شد.
تعریف مدیریت
مدیریت به معنی به کارگیری اثرگذار و کارآمد نیروی انسانی و منابع مادی برای برنامه ریزی سازماندهی شده از امکانات و منابع، به منظور هدایت و کنترل برای رسیدن به اهداف سازمانی براساس نظام ارزشی مورد قبول می باشد.
تاریخچه استراتژیک
در ریشه شناسی کلمات، کلمه ی "راهبرد (استراتژی/Strategy) بر گرفته از کلمه یونانی "استراتگوس/Strategus“ و ترکیب از دو واژه "استراتوس/Stratus ” یعنی قشون و " آگاگس/Agaugus ” یعنی راهنما و به معنای فرمانده می باشد. استراتژوم(Strategum )، در یونان قدیم به فنون، طرح و نقشه هایی گفته می شد که،یونانیان و رومیان برای کسب پیروزی در جنگ استفاده می کردند. به طور کلی استراتژی به معنی نقشه،راهبرد و راهکار گفته می شود. به این منظور که با توجه به قابلیت توانایی ها ، فرصت ها و تهدیدات، از چه راهی و چگونه برای رسیدن به هدف باید اقدام کرد.
تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیک
تعریف های مختلفی از استراتژی و مدیریت استراتژیک ارائه شده است.یکی از این تعاریف، تصمیمات هماهنگ و یکپارچه سازی فعالیت ها در جهت توسعه استراتژی های مؤثر برای اجرا و کنترل دقیق نتایج آنهاست. یکی دیگر از تعاریف استراتژی بدین شکل تعریف می شود : استراتژی مجموعه ای از اهداف اصلی و برنامه های کلی به منظور رسیدن به این اهداف استراتژی می باشد به گونه ای که توانایی تبیین این اهداف و سیاست ها را داشته باشد که در چه نوع سازمانی فعالیت می کنیم و یا می خواهیم در چه فعالیتی کسب و کاری راه اندازی کنیم.
اثربخشی یک استراتژی و آنچه که سبب تمایز آن با دیگر استراتژی ها می شود، درونمایه اصلی آن است، به معنی اینکه تشخیص فرصت ها و چگونگی بهره برداری از آنها به درستی انجام پذیرد. استراتژی یک موضوعی محوری است که جهت گیری همه اهداف و برنامه های دیگر را در بر می گیرد.
الگویی اصلی از اهداف بنیادی و برنامه ریزی شده به منظور بهره برداری از منابع و تعاملات یک سازمان با سازمان های دیگر، بازارها و دیگر عوامل محیطی است. طبق این تعریف یک استراتژی باید سه ویژگی را داشته باشد:
1. چه اهدافی باید محقق گردد.
2. روی کدام صنایع، بازارها و محصول ها باید متمرکز شد.
3. برای بهره وری از تخصیص منابع از فرصت های محیطی و مواجهه با تهدیدهای محیطی، به منظور کسب یک مزیت رقابتی چگونه باید بهره برداری کرد و کدام فعالیت ها را باید انجام داد.
مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی چندین عامل را در بر می گیرد که عبارتند از:
• هماهنگ کردن مدیریت
• بازاریابی
• امورمالی (حسابداری)
• تولید (عملیات)
• تحقیق و توسعه
• سیستم های اطلاعات رایانه ای
فعالیتهای مربوط به مدیریت استراتژیک شامل این عوامل می شود:
• ارزشیابی و انتخاب استراتژیهای مناسب
• گرفتن تصمیمیات درون و بیرون سازمانی
• کنترل فعالیتهای انجام شده
اصطلاحات و مفاهیم رایج در مدیریت استراتژیک
استراتژیست ها: افرادی که دارای عناوین مختلف شغلی مثل مدیرعامل، رئیس هیئت مدیره، مدیر اجرایی، رئیس دانشگاه یا موسسه کارآفرین می باشند که مسئولیت موفقیت و شکست سازمان به آنها بر میگردد. استراتژیست ها به سبب فلسفه های شخصی مدیریت با هم متفاوتند.
سه مسئولیت اصلی عبارتست از:
1. ایجاد بستری مناسب برای تغییر
2. ایجاد تعهد و احساس مالکیت در سازمان
3. ایجاد هماهنگی و توازن بین ثبات و نوآوری
فرصت ها و تهدیدهای خارجی: منظور از فرصت ها و تهدیدات خارجی، عواملی است که درآینده به میزان چشمگیری به سازمان منفعت یا زیان می رسانند و نیز از کنترل سازمان ها خارج هستند مانند: رویدادها و روندهای اقتصادی، سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی، دولتی، قانونی، بوم شناسی، محیطی، فن آوری و رقابتی است.
اهداف بلند مدت: دوره های بلند مدت به معنی تعیین هدفهای اصلی از جمله ملزومات موفقیت سازمان و تعیین کننده مسیر می باشد که معمولا بیش از یکسال است. این اهداف نتایج خاصی هستند که سازمان سعی در تأمین آنها در مأموریت خود دارد.
استراتژی ها: ابزاری مهم است که شرکت به وسیله آن به اهداف بلند مدت خود دست می یابد.
اهداف سالانه: این اهداف جزیی از هدفهای کوتاه مدتی هستند که باید ملموس بوده و به صورت کمی قابل قیاس باشند و سازگار با هدفهای اولویت بندی شده باشد.
سیاستها: ابزاری برای دست یابی به هدفهای سالانه است که مقصود از آن، مقررات و رویه هایی است که برای رسیدن به هدفها اعلام ورعایت می شود.
ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیک
الزام استفاده از مدیریت استراتژیک را می توان با نگرشی مفهومی به آن بررسی کرد.دقت به تغیییر و تحولات محیطی که رو به انجام است و پیچیده شدن ساختار سازمانی، استفاده از برنامه های جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیش از پیش احساس می شود که به این برنامه ، برنامه مدیریت استراتژیک می گویند. مدیریت استراتژیک براساس میزان درک مدیران از از شرکتهای رقیب، بازارها، قیمتها و مشتریان و ... می باشد که یکی از مهمترین ابزارهایی سازمانها برای رسیدن به موفقیت در آینده است.
مزایای مدیریت استراتژیک
1- ابتکار عمل به منظور خلاقیت و نوآوری
2- آینده نگری
3- قبل از پیش آمدن مشکل وقوع آن را خبر می دهد
4- مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد می کند
5- به نحو مؤثری زمان ومنابع را به فرصتهای تعیین شده تخصیص می دهد.
چالش های مدیریت استراتژیک
چالش هایی که مدیریت استراتژیک با آن رو به روست شامل : رقابت در حال تغییر، به روز شدن سریع تغییرات جهانی و تجارت الکترونیک، تغییر در پیش فرض ها و پارادایم ها و افزایش سرعت پیشرفت کسب و کار می باشد.
پارادایم های مدیریت استراتژیک
پارادايم، در فلسفه علم اصطلاحي است که منظور از آن، اصولي است كه بر بينش ما نسبت به هر چیزی و جهان حاكم است. پارادایم به معنی یک نوع نگرش یا بینش به یک موضوع است که شامل مجموعهای از تفکرات و ارزشها می باشد.
انواع پارادایم
پارادایم انواع مختلفی دارد که در ادامه به آن می پردازیم:
1- پارادایم تجویزی : ( مکتب طراحی استراتژیک) چگونگی شکل گیری استراتژی را حاصل فرآیند تحلیلی و قاعده مند می داند.
– تدوین استراتژی فرآیندی گام به گام است و برای هر گام آن دستورالعمل مشخص تبیین می شود.
– شرایط محیطی فرد را در امتداد شرایط امروز در نظر می گیرد و توجه چندانی به تغییر پارادایم قواعد حاصل از آن ندارد.
- کارایی آن برای سازمانهایی است که تحولات محیطی آن ها کند و کم باشد.
-روشنی و سادگی و اجرای آن از جذابیت های این پارادایم است ( مثال نسخه پزشک و دستورالعمل آشپزی).
2- پارادایم توصیفی : در تدوین استراتژی شیوه تحلیلی را رد می کند.
بر این باورند که استراتژی از مباحث علمی و معلولی است و متعلق به حوزه علوم و منطق می باشد
تبیین دقیق ، مشخص استراتژی برای آینده غیر ممکن است.
غیر قابل تکنیکی بودن برنامه ریزی از اجرا
- پارادایم ترکیبی : تأکید بر یکپارچگی و ایجاد توازن بین نقاط قوت و ضعف های سازمان و فرصت ها و تهدیدهای محیطی دارد.
- غیر قابل اجتناب بودن نقش کارکنان در واحدهای سازمانی علاوه بر مدیران عالی
– ملاک تصمیم گیری تحلیل های کلان و فرد بصورت توأمان
– تدوین رسالت ها و آرمان های تجویزی با واقع گرائی بیشتر
- توصیف یک برخورد سیستمی ، اقتضائی دوراندیشانه
اهداف این دوره :
آشنایی با مدیریت استراتژیک
ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیک
شناخت مبانی مدیریت استراتژیک
مخاطبینی که می¬توانند از این دوره استفاده کنند شامل موارد زیر است:
مدیران ارشد
مدیر عامل
رئیس هیئت مدیره
رئیس دانشگاه