تفاوت رهبری و مدیریت در چیست؟
تفاوت رهبری و مدیریت در چیست؟
می توان گفت که این دو کلمه مفهوم متفاوتی داشته و در فرآیند تصمیم گیری سازمان ها و همچنین شرکت ها، مدیران و رهبران نقش های متفاوتی ایفا می کنند و چنانچه رویکرد دقیقی در خصوص این مفاهیم موجود نباشد مسائل بزرگی همچنین ضررهای هنگفتی گریبان گیر سازمان ها خواهد شد.
نقش های متفاوت و همچنین مشکلات موجود، منجر به این مسئله شده است که نظریه پردازان تلاش کنند با تحلیل اطلاعات و نقش ها، تعاریف متفاوتی برای این دو مفهوم ارائه دهند تا نیروی انسانی بتواند با تفاوت های موجود آشنایی پیدا کند و البته هر شخصی بنابر تعاریف، شرایط خود را مورد ارزیابی قرار دهد و بفهمد که در کدام یک می تواند موفق باشد. تقریباً در حدود سال های ۱۸۵۰ تا ۱۸۶۰ میلادی و همزمان با شروع انقلاب صنعتی برای اولین بار مفهوم مدیریت در بین افراد رایج شد و این پروسه تا سال ۱۹۸۰ با نقطه نظرات و همچنین تئوری های متفاوت روبرو شد.
در زمان یاد شده سمت مدیریت در برخورداری از ویژگی های همچون صلاحیت، شایستگی، توانایی و همچنین قدرت تعریف شد و از همان سال ها مفهوم مدیریت مورد انتقاد قرار گرفت. بعد از این مفهوم جدیدی به سازمان ها اضافه شد به نام رهبری. آنچه باید بخاطر بسپارید این است که رهبری و همچنین مدیریت مکمل همدیگر بوده، با این تفاوت که رهبر موظف به اعمال قدرت و همچنین کنترل افراد نیست بلکه موظف است با آموزش و همچنین تشویق نیروی انسانی افراد را به پیشرفت و انجام دقیق کارها برانگیزد.
در این مقاله قصد داریم که به صورت جزئی به تفاوت های بین این دو سمت اشاره کرده و شخصیت افرادی که می توانند در این دو حیطه فعالیت کنند را به طور کامل بررسی کنیم، پس با ما همراه باشید. تفاوت در دو سمت مدیریت و رهبری را می توان به تفاوت در مسائل روانشناختی ارتباط داد. در واقع مدیران افرادی هستند که حفظ ضوابط و همچنین روابط برای شان بسیار مهم تلقی شده و همچنین همواره به دنبال حفظ ثبات و تسلط بر شرایط و کنترل آن هستند و از این رو تلاش می کنند تا مشکلات پیش آمده را به سرعت حل کنند، حتی گاهی توجهی به جزئیات نمی کنند و تنها سعی بر این دارند که اصل مسئله را فهمیده و آن را برطرف کنند. اما رهبران بر خلاف آنچه در مورد حس درونی مدیران گفته شد همواره در تلاش هستند که بحران های موجود را تحمل کرده و در تصمیم گیری صبر پیشه کنند بدین طریق که تمامی جوانب کار را مورد بررسی قرار دهند و بعد از اینکه دید جامع و کاملی نسبت به تمامی موقعیت ها پیدا کردند مشکلات موجود را برطرف کنند.
با توجه به احساسات درونی و هم چنین رفتاری که رهبران انجام می دهند می توان آن ها را با هنرمندان و یا متفکران و دانشمندان نزدیک دانست چرا که این افراد بسیار جزئی نگر و دقیق هستند و سعی دارند که همه چیز را با دیدی باز دور از هرگونه پیش داوری و عجله انجام دهند و همچنین از آستانه تحمل بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. نکته قابل توجه این است که فارغ از تمامی تفاوت هایی که برای دو سمت مدیریت و رهبری وجود دارد، سازمان ها برای اینکه بتوانند در کسب و کار خود توسعه پیدا کنند به هر دوی آن ها نیاز خواهند داشت.
رویکرد متفاوت مدیر و رهبر در مورد هدف گذاری
تمامی سازمان ها و شرکت هایی که مشغول به کار هستند هدف های مشخصی را برای خودشان دارند. آنچه بین همه شرکت ها و کسب و کارها مشترک می باشد کسب سود است اما به غیر از این مسئله، افراد اهداف متفاوتی را نیز دنبال می کنند. برای مثال برخی از کارفرمایان به دنبال کسب شهرت و اعتبار در داخل و خارج از کشور هستند و گروهی نیز به دنبال این هستند که بتوانند وارد بازار بورس شده و فعالیت های خود را توسعه بخشند. فارغ از اهداف متفاوتی که سازمان ها می توانند دنبال کنند، مدیران و رهبران رویکرد متفاوتی در برابر اهداف سازمانی خواهند داشت. زمانی که برای یک سازمان هدف مشترکی در نظر گرفته می شود رهبران خود را موظف می دانند که تمامی همکاران و کارکنان مجموعه را در راستای رسیدن به هدف تشویق کرده و آموزش ها و استراتژی های لازم را به کارکنان بیاموزند اما آنچه مدیران انجام می دهند متفاوت از نقش رهبران می باشد. اما یک مدیر زمانی که انجام کاری را به عنوان یک هدف برای مجموعه در نظر دارد آن را به صورت دستور به سایر کارکنان انتقال خواهد داد و تمامی کارهایی که برای رسیدن به هدف مجموعه می باشد را در زمان مشخصی و باکیفیت خاصی از کارکنان می خواهد. در غیر این صورت چه بسا اشخاص خاطی مورد سرزنش قرار گرفته و جریمه شوند. از این رو می توان اینگونه استنباط کرد که مدیران همواره اهداف را مورد ارزیابی و سنجش قرار داده و موقعیت ها را تحت کنترل خود قرار می دهند، از طرفی سعی دارند که تک تک عملکرد افراد را مورد نظارت و بررسی خود قرار دهند.
اما رهبران با توجه به اهدافی که برای کل مجموعه در نظر گرفته شده است تصویر روشنی از آینده برای خود ترسیم کرده و تلاش می کنند که از این طریق سایر کارکنان مجموعه را تحت تاثیر قرار دهند و با انتقال احساس مثبتی که با رسیدن به نتیجه به وجود می آید تلاش می کنند که افراد را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را به مشارکت بیشتری تشویق کنند. رهبران به تیم و کارهای تیمی اهمیت ویژهای می دهند و در تلاش هستند که انگیزه اعضای تیم را بیشتر کرده تا به نتیجه مثبتی دست پیدا کنند. همینطور که می بینید برای همراه کردن نیروی انسانی در راستای رسیدن به یک هدف مشترک سازمانی، به حضور مدیر و رهبر در کنار هم نیاز خواهد بود، مدیری که با جذبه بتواند آنچه از یک مجموعه انتظار می رود را بیان کرده و رهبری که با تلاش و پشتکار و صبر، افراد مجموعه را بر آن کند که با مشارکت راه رسیدن به هدف را هموار کنند.
رویکرد متفاوت مدیران و رهبران در رویارویی با تغییرات
همواره ایجاد تغییر، چالش هایی را برای اعضای یک مجموعه به همراه خواهد داشت از این رو شاید پذیرش تغییر در روند کار و یا باورهای یک سازمان پروسه ای زمان بر و همچنین سخت باشد و استقبال و یا مقاومت در برابر ایجاد تغییر نیز در بین افراد متفاوت با نقش های مختلف نیز یکسان نیست. بنا بر برآوردهای انجام شده افرادی که در سمت مدیریت فعالیت می کنند در برابر تغییرات مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند و کمتر موافق با ریسک کردن هستند و ترجیح می دهند که ساختار و رویه یکسانی را دنبال کنند تا به نتایج یکسان که در گذشته به دست آورده اند و چه بسا از آن رضایت کامل داشتند برسند. اما رهبران در طول تاریخ، همیشه آمادگی برای رویارویی برای هر گونه تغییری را داشتند و همواره در تلاش بودند که با ایجاد تغییرات در راستای بهبود شرایط قدم مثبتی بردارند در واقع رهبران همواره می خواهند که رو به جلو قدم بردارند از این رو از ریسک و هرگونه تغییری استقبال می کنند، اما به منظور این که خطر احتمالی رویارویی با شکست را کاهش دهند به مطالعه و تحقیق پرداخته و با توجه به این که جزئی نگر و دقیق هستند، صبر زیادی داشته در تلاش هستند که به سمت تغییرات مثبت حرکت کنند.
رویکرد متفاوت رهبران و مدیران در رفتار
رهبران همواره در تلاش هستند که منحصر به فرد عمل کنند. به بیان دیگر می توان گفت که دوست دارند خودشان باشند. با توجه به اینکه رهبران شناخت جامع و کاملی از خود دارند و به مرحله ای از خود آگاهی درونی رسیده اند، همواره در تلاش هستند که برند شخصی خود را روز به روز بهتر کرده و در واقع شخصیت منحصر به فردی از خود ساخته و به این شکل معرف حضور دیگران باشند.
اما مدیران همواره در تلاش هستند که همچون یک مدیر رفتار کنند، اغلب رفتار مدیران قبلی خود را تقلید می کنند و به اندازه کافی شفاف و واقعی نیستند و تمام زمانی که در کنار کارمندان خود مشغول به کار هستند سعی می کنند که به معنای واحد کلمه یک مدیر باشند، جسور، محکم و مدبر، چه بسا مدیرانی که در خارج از محیط کار رفتاری بسیار دوستانه و صمیمی با دیگران دارند اما در محیط کاری بنا بر جو حاکم به هیچ وجه با دیگران صمیمی نمی شوند و با اقتدار هر چه تمام تر ظاهر می شوند.
رویکرد متفاوت مدیران و رهبر در دور اندیشی
رهبران همواره به دنبال امتحان روش ها و راهکارهای جدیدی هستند و تفکر قالبی که دنبال می کنند این است که شکست می تواند مقدمه ای برای موفقیت باشد در نتیجه بیشتر از سایرین ریسک پذیر هستند. اما مدیران همواره در تلاش هستند که میزان ریسک را به حداقل رسانده و و با تسلط بر چالش های موجود شرایط را بهبود بخشند.
رویکرد متفاوت مدیران و رهبران در برابر رشد و پیشرفت
رهبران همواره به دنبال این هستند که مهارت ها و به دنبال آن دانش و توانایی های خود را به روز کرده و آن را توسعه بخشند چرا که تفکر قالب شان این است که اگر دانش خود را به روز نکند و صرف کرده و ممکن است کسب و کارشان کساد شود.از این رو همواره به دنبال افراد و روش هایی هستند که با تکیه بر آن توانایی ها و مهارت های خود را توسعه بخشند اما مدیران بیشتر به دنبال موفقیت هستند و از این رو رفتارهایی را را دنبال می کنند که که قبلاً مورد آزمون و خطا قرار گرفته و موفق بوده است.
حال که با تفاوت های کلی سمت های مدیریت و رهبری آشنا شدید راحت تر می توانید انتخاب کنید که با توجه به شناختی که از خود دارید در کدام یک از حرفه ها می توانید موفق عمل کنید. این مسئله را نیز به خاطر بسپارید که قرار نیست شما دو نقش را به صورت همزمان داشته باشید اما چیزی که از اهمیت ویژهای برخوردار است این است که یک سازمان و یا یک مجموعه برای موفقیت به یک مدیر و یک رهبر موفق در کنار هم نیاز خواهد داشت.
چنانچه به دنبال این هستید که مهارت های خود را به عنوان مدیر و یا رهبر یک مجموعه توسعه بخشید و بتوانید با تمامی توانایی هایی که یک شخص برای کنترل یک سازمان و یک کسب و کار به آن نیاز دارد آشنا شوید، پیشنهاد ما به شما این است که در دوره مدیریت کسب و کار موسسه آموزش عالی فن پردازان شرکت کنید. فارغ از اینکه در چه رشته های دانشگاهی تحصیل کرده اید دوره مدیریت کسب و کار فن پردازان برای تمامی افرادی می باشد که به هر شکلی به دنبال یادگیری مهارت های مدیریتی هستند. این موسسه تحت نظارت مستقیم وزارت علوم فناوری و تحقیقات فعالیت کرده و در پایان هر دوره به دانش پذیران مدرک مدیریت کسب و کار ( MBA) را اهدا می کند.