آشنايي با علم روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت
آشنايي با علم روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت مي تواند تاثيرات مثبت زيادي در روند مديريت سازمان ها و ارگان ها داشته باشد تا جايي که بسياري از صاحب نظران در حوزه مديريت مدرن بر اين باورند که مديريت بدون آشنايي با علم روانشناسي امري بعيد و دور از ذهن است و مديراني که با علم روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت آشنايي ندارند به طور حتم در مديريت و اداره سازمان ها و ارگان هاي تحت امر خود با مشکلاتي مواجه خواهند شد.
دانش روانشناسي با مطالعه و بررسي علمي و عملي چگونگي و چرايي ابعاد مختلف رفتارهاي تمامي موجودات زنده و به خصوص انسان تلاش مي کند تا با ارائه روش ها و متدهاي روانشناسي کيفيت زندگي آن ها را بهبود بخشد . در کليه تعاريف ارائه شده براي دانش روانشناسي رفتار از اهميت ويژه اي برخوردار است ، تا جايي که مي توان به جاي اصطلاح روانشناسي از اصطلاح رفتار شناسي نيز استفاده کنيم ، زيرا رفتارهاي مختلف مهم ترين موضوع مورد بحث در حوزه علم روانشناسي به شمار مي رود .
رفتار در حوزه روانشناسي در برگيرنده کليه عادت ها ، حالت ها، فعاليت ها، كنش ها ، واكنش و بر هم کنش هاي به نسبت پايداري است كه در موقعيت هاي مختلف از افراد سر مي زند . اصلي ترين ويژگي رفتار بر اساس تعاريف روانشناسي قابل رويت بودن ، قابليت اندازه گيري ، قابليت ارزيابي و قابليت پيش بيني مي باشد .
رفتارهاي انسان در حوزه روانشناسي و بر مبناي تعاريف اين حوزه به چهار دسته تقسيم بندي مي شود .
- رفتارهاي شخصي
- رفتارهاي اجتماعي
- رفتارهاي شغلي
- رفتارهاي تحصيلي
رفتارهاي شخصي : اولين دسته از رفتارهاي انساني در تقسيم بندي رفتار بر مبناي علم روانشناسي رفتارهاي شخصي مي باشد . رفتارهاي شخصي به آن دسته از رفتارها اطلاق مي شود که جنبه کاملا شخصي دارند و در افراد مختلف به صورت متفاوت قابل رويت است . به طور مثال فردي که طول شبانه روز 3 نوبت مسواک مي زند .
رفتارهاي اجتماعي : دومين دسته از رفتارهاي انساني در تقسيم بندي رفتار بر مبناي علم روانشناسي رفتارهاي اجتماعي مي باشد . رفتارهاي اجتماعي آن دسته از رفتارها اطلاق مي شود که افراد مختلف در تعاملات خود با ساير افراد اجتماع از خود بروز مي دهند . به طور مثال فردي در برخورد با سايرين پيش سلام است.
(1).jpg)
رفتارهاي تحصيلي : سومين دسته از رفتارهاي انساني در تقسيم بندي رفتار بر مبناي علم روانشناسي رفتارهاي تحصيلي هستند . رفتارهاي تحصيلي به آن دسته از رفتارها اطلاق مي شوند که افراد در ارتباط با انجام امور تحصيلي خود از خود نشان ميدهند. به طور مثال دانش آموزي که غالبا پيش از تدريس درس جديد و حضور در کلاس مبحث مورد نظر را مطالعه مي كند و يا دانش آموزش که با هدف يادگيري بهتر و بيشتر عادت به خلاصه نويسي دارد و يا دانش آموزش که هميشه با صداي بلند درس مي خواند.
رفتارهاي شغلي : چهارمين و آخرين دسته از رفتارهاي انساني در تقسيم بندي رفتار بر مبناي علم روانشناسي رفتارهاي شغلي است . رفتارهاي شغلي به آن دسته از رفتارها و عادت هايي اطلاق مي شود که افراد در محيط کار و در روند انجام وظايف و مسئوليتهاي حرفه اي خود از خود بروز مي دهند . به طور مثال فردي که عادت دارد در شروع هر روز کاري ليستي از فعاليت هاي مورد نظر تهيه مي کند و در طول روز با مراجعه به آن از انجام کليه موارد اطمينان خاطر حاصل مي نمايد.
دانش روانشناسي در بررسي ، ارزيابي و سنجش هر دسته از رفتارهاي افراد به عوامل و فاکتور هايي مانند چه کسي ، تحت چه شرايطي و در چه زماني و با چه سني اقدام به انجام رفتار مورد نظر کرده است بسيار اهميت مي دهد . علم روانشناسي بر اين باور است که آنچه در شرايط و موقعيت هاي متفاوت از افراد مختلف سر مي زند با کليه موارد ذکر شده در ارتباط است و هر يک از فاکتورهاي ذکر شده به سهم خود تاثير به سزايي بر واکنش هاي افراد دارند . مطالعه و تحقيق در حوزه علم روانشناسي به دو بخش اصلي تقسيم مي شود :
بخش اول تحقيقاتي که منجر به افزايش قابل توجه دانش و اطلاعات افراد در حوزه علم روانشناسي خواهد شد .
بخش دوم تمرينات و بررسي هاي عملي است که دانش و اطلاعات حاصل در بخش اول را به صورت عملي و کاربردي مورد استفاده قرار مي دهد .
تاريخچه علم روانشناسي
مطالعه علم روانشناسي به صورت علمي و آکادميک از اواخر قرن هفدهم ميلادي آغاز شد اما مباحث مرتبط با ذهن ، روان و رفتار هاي انسان سال ها قبل ذهن دانشمندان به خود مشغول کرده به طوري که در آثار مکتوب به جاي مانده از دانشمندان يوناني و متفکراني مانند سقراط ، افلاطون و ارسطو نيز موئد اين ادعا است.
شاخه هاي مختلف علم روانشناسي
با توجه به توسعه و پيشرفت و توسعه علم روانشناسي و کاربرد اين علم در حوزه هاي مختلف اين رشته به گرايش ها و زير مجموعه هاي مختلف تقسيم بندي شده که در ادامه به اين تقسيم بندي ها اشاره خواهيم کرد .
روانشناسي رفتارهاي غير معمول: روانشناسي رفتارهاي غير معمول شاخه اي از علم روانشناسي است که به بررسي ريشه ، علل و عوامل بروز رفتارهاي غير معمول از افراد مي پردازد . متخصصين بهداشت رواني به ارزيابي، تشخيص و درمان انواع مختلف اختلالات رواني از جمله اضطراب و افسردگي کمک مي کنند. مشاوران، روانشناسان باليني و روان پزشکان اغلب به طور مستقيم در اين زمينه کار مي کنند.
روانشناسي رفتار | روانشناسي رفتارگرايي: در اين شاخه از روانشناسي با متخصصان روانشناس معتقدند با بررسي رفتارهاي افراد مي توان به تمامي آنچه در ذهن آن ها مي گذرد پي برد و با ريشه يابي علل اين رفتارها براي درمان افراد اقدام کرد . در اين سيستم پاداش و تنبيه در مقايسه با ساير گرايش ها پر رنگ تر به چشم مي خورد .
بيوپسي لوژي: بيوپسي لوژي يکي ديگر از شاخه هاي علم روانشناسي است . حوزه تحقيقات و بررسي اين گرايش از علم روانشناسي چگونگي عملکرد مغز، نورون ها و سيستم عصبي ، احساسات و رفتار افراد است . اين گرايش از علم روانشناسي بر بسياري از گرايش هاي مختلف ديگر علم روانشناسي از جمله روانشناسي اوليه، روانشناسي تجربي، زيست شناسي ، فيزيولوژي، روانشناسي شناختي و علوم اعصاب تاثير گذاشته است .
افرادي که در اين زمينه کار مي کنند، اغلب مطالعه مي کنند که چگونه آسيب مغزي و بيماري مغزي بر رفتار انسان تاثير مي گذارد. بيوپسي لوژي همچنين گاهي اوقات به عنوان روانشناسي فيزيولوژيکي، علوم اعصاب رفتاري يا روانشناسي شناخته مي شود.
روانشناسي باليني: روانشناسي باليني شاخه اي از روانشناسي است که به ارزيابي و درمان بيماري هاي رواني، رفتار غير طبيعي و اختلالات روانپزشکي مي پردازد .
روانشناسي شناختي: روانشناسي شناختي شاخه اي از روانشناسي است که بر وضعيت هاي ذهني دروني متمرکز است. حيطه مطالعات ، تحقيقات و بررسي هاي اين گرايش از علم روانشناسي يادگيري و يادآوري است . در حوزه روانشناسي با گرايش روانشناسي شناختي اغلب مباحث از قبيل ادراک، انگيزه، احساسات، زبان، يادگيري، حافظه، توجه، تصميم گيري و حل مسئله مورد توجه ، بررسي ، تحقيق و مطالعه قرار مي گيرند . روانشناسان شناختي اغلب از يک مدل پردازش اطلاعات براي توصيف نحوه عملکرد ذهن استفاده مي کنند، که نشان مي دهد مغز اطلاعات را مانند يک رايانه ذخيره و پردازش مي کند.
روانشناسي مقايسه اي: روانشناسي مقايسه اي شاخه اي از روانشناسي مربوط به مطالعه رفتار حيوانات است . مطالعه رفتار حيوانات مي تواند منجر به درک عميق تر و گسترده تر از روانشناسي انسان شود. روانشناسي با گرايش مقايسه اي حوزه مطالعاتي دانشمنداني از قبيل چارلز داروين و ژرژ رومانس است . و نتايج تحقيقات آن ها عمدتا به پيشرفت حوزه هايي از قبيل زيست شناسي ، انسان شناسي ، اکولوژي ، ژنتيک و غيره کمک مي کند .
مشاوره روانشناسي: روانشناسي مشاوره اي يکي از بزرگترين زير مجموعه هاي فردي در حوزه علم روانشناسي به شمار مي رود . تمرکز اين گرايش بر روي انواع مختلف علائم رواني است و براي درمان مشتريان مبتلا به اختلال رواني تلاش مي کند.
انجمن روانشناسي مشاوره اين گرايش از علم روانشناسي را به عنوان گرايشي که مي تواند به بهبود سلامت اجتماعي و عاطفي و همچنين کاهش ميزان نگراني هاي موجود در مورد سلامت روح و روان افراد ، سلامت کاري ، سلامت خانوادگي ، سلامت ازدواج و بسياري موارد ديگر کمک کند معرفي مي کند و بر اين باورند که اين گرايش از علم روانشناسي به بهبود کيفيت زندگي فردي افراد در طول زندگي کمک مي کند.
روانشناسي بين فرهنگي: روانشناسي بين فرهنگي يکي ديگر از گرايش هاي علم روانشناسي است که به بررسي تاثيرات و چگونگي تاثير عوامل فرهنگي بر رفتار انسان مي پردازد . اين گرايش از علم روانشناسي اولين با ر در سال 1972 معرفي شد و تا امروز تعداد متخصصان و روانشناساني که در اين حوزه مشغول به مطالعه و تحقيق هستند در حال افزايش است .
روانشناسي رشد: روانشناسي رشد يکي ديگر از گرايش هاي بسيار حساس در حوزه مديريت به شمار مي رود .حوزه بررسي و تحقيقات در روانشناسي با گرايش روانشناسي رشد تغيير و تحولات افراد در رند افزايش سن در طول زندگي مي باشد . متخصصان و فعالان حوزه روانشناسي رشد تلاش مي کنند با مطالعه در حوزه اين گرايش از علم روانشناسي به دنبال درک و توضيح چگونگي تغيير و تحولات افراد در طول زندگي هستند . روانشناسان فعال در گرايش روانشناسي رشد اغلب چيزهايي مانند رشد فيزيکي، رشد فکري، تغييرات هيجاني، رشد اجتماعي و تغييرات ادراکي را مورد مطالعه و بررسي قرار مي دهند .در حوزه روانشناسي رشد متخصصان عمدتا به صورت تخصصي روي يکي از دوره هاي زندگي به صورت تخصصي کار مي کنند به عنوان مثال روانشناسي دوران کودکي ، نوجواني و غيره . روانشناسي رشد طيف بسيار وسيعي از موضوعات و مباحث حوزه روانشناسي را شامل مي شود . همه مباحث مرتبط به سلامت روح و روان انسان از بدو تولد تا زمان مرگ در اين حوزه از علم روانشناسي مورد بررسي و مطالعه قرار مي گيرد .
روانشناسي آموزشي: روانشناسي آموزشي يکي از گرايش هاي علم روانشناسي است که به بررسي کليه مسائل مربوط به حوزه آموزش در مراکز آموزشي اعم از مدارس و دانشگاه ها مي پردازد . روان شناسي آموزشي تلاش مي کند با بررسي کليه روش ها و راه ها ي ممکن راندمان آموزش فراگيران در همه مقاطع و سطوح تحصيلي را افزايش دهد . در اين حوزه متخصصان روانشناسي به بررسي و تاثير متغيير هاي مختلف بر روند آموزش و يادگيري فراگيران ميپردازند . آن ها همچنين به بررسي مواردي از قبيل علل ناتواني در يادگيري ، تاثير تشويق و تنبيه و بسياري موارد ديگر در حوزه آموزش مي پردازند .
آنها ممکن است مطالعه کنند که چگونه متغيرهاي مختلف بر نتايج فردي دانش آموز تاثير مي گذارند. آنها همچنين موضوعاتي مانند ناتواني يادگيري، جوايز، روند آموزشي و تفاوت هاي فردي را مطالعه مي کنند.
روانشناسي بهداشتي:
روانشناسي بهداشتي يک گرايش بسيار تخصصي از علم روانشناسي است که بر چگونگي تاثير عوامل زيست شناسي، فاکتورهاي روانشناسي و عوامل اجتماعي بر سلامت و بيماري تأکيد مي کند . اصطلاحات ديگري از قبيل روان پزشکي و روانشناسي نيز گاها به جاي واژه روانشناسي سلامت مورد استفاده قرار مي گيرند .
روانشناسي تجربي:روانشناسي تجربي شاخه اي از علم روانشناسي است که از روش هاي علمي به منظور تحقيق در مورد مغز و رفتار افراد استفاده ميکند. بسياري از اين تکنيک هاي مورد استفاده در روانشناسي تجربي در ساير حوزه هاي روانشناسي نيز مورد استفاده قرار مي گيرند . روانشناسان تجربي از روش علمي براي مطالعه طيف وسيعي از رفتارهاي انساني و پديده هاي روحي استفاده مي کنند. اين شاخه روانشناسي اغلب به عنوان يک فيلد متمايز در روانشناسي ديده مي شود، اما تکنيک ها و روش هاي تجربي عموما در سراسر هر زمينه ي روانشناسي مورد استفاده قرار مي گيرد. برخي از روش هاي مورد استفاده در روانشناسي تجربي شامل آزمايش، مطالعات همبستگي، مطالعات موردي و مشاهدات طبيعي است.
روانشناسي شخصيت: روانشناسي شخصيت شاخه اي از روانشناسي است که بر روي مطالعه الگوهاي فکر، احساسات و رفتارهايي که هر فرد را منحصر به فرد مي سازد، تمرکز دارد. نظريه هاي کلاسيک شخصيتي شامل نظريه روانکاوي فرويد درباره شخصيت و تئوري توسعه ي روان شناختي اريکسون مي باشد . متخصصان علم روانشناسي با گرايش روانشناسي شخصيت به بررسي تاثيرات عواملي از قبيل ژنتيک ، والدين ، تجارب اجتماعي و غيره بر شخصيت افراد مي پردازد.
روانشناسي صنعتي-سازمان | روانشناسي مديريت مرکز سازماني و صنعتي: روانشناسي صنعتي-سازماني | روانشناسي مديريت مراکز سازماني و صنعتي شاخه اي از علم روانشناسي است که اصول روانشناختي را براي تحقيق درباره مسائل محل کار مانند بهره وري و رفتار مورد مطالعه قرار مي دهد . روانشناسي صنعتي-سازمان | روانشناسي مديريت مرکز سازماني و صنعتي به منظور افزايش بهره وري و کارايي در محل کار و نيز افزايش رفاه کارکنان کار توسط مديران مورد استفاده قرار مي گرد. متخصصان اين حوزه به بررسي موضوعاتي از قبيل نگرش کارگران، رفتار کارکنان، فرآيندهاي سازماني ، رهبري ، مديريت و غيره مي پردازند . برخي از روانشناسان فعال در زمينه روانشناسي صنعتي –سازماني | روانشناسي مديريت مراکز سازماني و صنعتي در حوزه هايي از قبيل عوامل انساني، ارگونومي و تعامل انسان و کامپيوتر نيز فعاليت مي کنند .
بررسي عوامل انساني و تاثيرات ان ها در علم روانشناسي يک گرايش بين رشته اي است که بر موضوعاتي چون خطاي انساني، طراحي محصول، ارگونومي، توانايي انساني و تعامل انسان و کامپيوتر تمرکز مي کند. از عمده ترين اهداف روانشناسي با گرايش صنعتي – سازماني | روانشناسي مديريت مراکز سازماني و صنعتي مي توان به افزايش راندمان کاري در کليه مراکز تحت مديريت اشاره کرد .
علم روانشناسي با ورود به هر حوزه تلاش کرده تا با بررسي و ريشه يابي عوامل مطلوب و نامطلوب در راستاي افزاي ش راندمان کار به حذف عوامل نامطلوب و تقويت عوامل مطلوب بپردازد . از اين رو ورود علم روانشناسي به هر حوزه پيامدهاي مثبت و مطلوب قابل توجهي به همراه داشته است و همين امر منجر به استقبال افراد در حوزه هاي مختلف براي استفاده از تکنيک هاي روانشناسي شده . کاربرد روانشناسي در مديريت نيز يکي از مواردي است که به واسطه به اثبات رسيدن تاثيرات مثبت آن در سال هاي اخير مورد استقبال چشمگير مديران در سطوح مختلف قرار گرفته است .
همین حالا در دوره کاربرد روانشناسی در مدیریت شرکت کنید
اهداف علم روانشناسي چيست ؟
مهم ترين هدف علم روانشناسي ارائه توضيحات علمي براي کليه رفتارها ، کنش ها و واکنش هاي ميان افراد است ، علم روانشناسي مي کوشد با بررسي ريشه هاي ذهني رفتارهاي افراد به پيش بيني ، اصلاح ، درمان در نهايت موجبات بهبود کيفيت رفتارهاي را فراهم آورد و در نهايت منجر به ارتقاء کيفيت زندگي افراد در ابعاد مختلف زندگي آن ها شود . اهداف علم روانشناسي را مي توان در 5 مورد زير خلاصه کرد .
- هدف اول: توصيف
- هدف دوم: توضيح
- هدف سوم: پيش بيني
- هدف چهارم: کنترل
- هدف پنجم: بهبود
اهميت روانشناسي
از آن جا که روانشناسي علم مطالعه رفتار انسان ها و بررسي علل و ريشه هاي آن است آشنايي با اين علم در هر زمان ، مکان و موقعيتي حائز اهميت است و مي تواند موجبات بهبود شرايط و کيفيت زندگي افراد در هر رده سني و اجتماعي را فراهم آورد. از اين رو آشنايي با مباحث علم روانشناسي براي همه افراد با هر رده سني ، طبقه اجتماعي ، موقعيت شغلي بسيار مفيد فايده است و به طور حتم تاثيرات چشم گير زيادي بر روند زندگي و بهبود سطح کيفي زندگي آن ها خواهد داشت.
با توجه به اين که آشنايي با مباحث علم روانشناسي به صورت تخصصي و گسترده در کليه شاخه ها مستلزم صرف زمان و انرژي بسيار زياد است و تنها براي افرادي که به صورت کاملا حرفه اي قصد ادامه تحصيل در اين حوزه را دارند مناسب و مقدور است و ساير افراد علاقه مند به اين حوزه مي توانند پس از گذراندن دوره هاي آموزشي روانشناسي عمومي براي شرکت در دوره هاي تخصصي مورد نياز خود اقدام نمايند و با استفاده از علم و دانشي که در زمينه مورد نياز خود به دست مي آورند کمک شاياني به بهبود شرايط خود و اطرافيان نمايند.
کاربرد روانشناسي در مديريت چيست؟
در سازمان ها و ارگان هاي کوچک و بزرگ پست هاي مديريتي به دليل تعدد و حساسيت شرح وظايف و مسئوليت هايي که بر عهده آن ها قرار دارد و همچنين ارتباط گسترده آن ها به صورت مستقيم و غير مستقيم با طيف وسيعي از پرسنل يکي از پيچيده ترين پست هاي سازماني محسوب مي شوند . آشنايي با علم روانشناسي يکي از تاثير گزار ترين عوامل در روند مديريت يک سازمان يا ارگان محسوب مي شود .
آشنايي با اصول و مباني علم روانشناسي مي تواند قابليت هاي مديران ارشد و مياني سازمان ها را در روند مديريت پرسنل اعم از تقسيم وظايف و مسئوليت هاي مورد نظر، اعمال پاداش و جرايم مناسب و بسياري موارد ديگر به ميزان قابل توجه و چشمگيري افزايش دهد . از اين رو آشنايي با علم روانشناسي مي تواند تاثيرات مثبت به سزايي در سطح مديريت در سازمان ها و ارگان ها داشته باشد و قابليت هاي حرفه اي مديران به خصوص در مواجه با امورات مرتبط با پرسنل به ميزان قابل توجهي افزايش دهد .
در ادامه با به صورت تخصصي به تاثيرات روانشناسي در حوزه مديريت خواهيم پرداخت .
محيط هاي کاري محيط هايي هستند که به صورت چند جانبه بر روحيات و رفتارهاي افراد تاثير مي گذارند . در محيط هاي کاري افراد با ويژگي ها و خصوصيات اخلاق مختلف ، ميزان تحصيلات متفاوت و در پست هاي سازماني مختلف در حال کار و فعاليت هستند و هر جا که تعداد به نسبت قابل توجهي از افراد در کنار هم جمع شوند به طور حتم به علم روانشناسي و آشنايي با تکنيک هاي آن نياز خواهيم داشت . روانشناسي بر تمام جنبه هاي يک کسب کار تاثير مي گذارد و تاثيرات ان در حوزه مديريت پر رنگ تر از ساير ابعاد به چشم مي خورد .
علم روانشناسي در حوزه مديريت به مديران کمک مي کند تا رفتارهاي پرسنل ، دلايل و استدلال هاي پشت اين رفتارها و در نهايت راه و روش ها و تکنيک هاي مورد نياز براي جلوگيري و پيشگيري از بروز رفتارهاي نامطلوب پرسنل در محيط هاي کاري را فرا گيرند و به اين نحو مانع بروز برخوردهاي نا شايست و نامطلوب که منجر به
کاهش سرعت و کيفيت روند کار و در نهايت منجر به کاهش راندمان کلي کار مي شود خواهند شد . بنابراين همه افرادي که در هر سطح مسئوليت مديريت بخشي از پرسنل هر چند کوچک را برعهده دارند مي توانند با شرکت کردن در دوره هاي آموزشي روانشناسي و آشنايي با کاربردهاي روانشناسي در مديريت قابليت و شايستگي هاي حرفه اي خود را به ميزان قابل توجهي افزايش دهند .
با ورود علم روانشناسي به حوزه حساس و پرفراز و نشيب مديريت و با استفاده از مکاتب و نظريه هاي مختلف علم روانشناسي و با تاکيد بر روابط انساني موجود در اجتماعات بزرگ و کوچک انساني مديران به تبيين انواع تيپ هاي شخصيتي ، رفتارهاي مختلف افراد و ريشه اين رفتارها در سازمان پرداخته اند و مفاهيمي از قبيل انگيزش و رفتار سازماني بيش از پيش مورد توجه مديران در سطوح مختلف سازماني قرار گرفت. با در نظر گرفتن اين مساله مهم که انسان يکي از پيچيده ترين مخلوقات دنيا است مي توان به اين مهم پي برد که به منظور آشنايي با پيچيده گي هاي ذهني انسان به منظور مديريت رفتارهاي آن و کنترل تبعات اين رفتارها در سازمان ها و محيط هاي مختلف کاري به طور حتم آشنايي با مباحث علم روانشناسي به واسطه شرکت در دوره هاي آموزشي روانشناسي يک از ملزومات دسترسي به موفقيت در حوزه مديريت است.
رفتارهاي مختلف افراد در شرايط مختلف تابع طرز تفکر ، نيازها ، احساسات، انگيزه ها و برخي عوامل محيطي ديگر است که در که به اشکال مختلف بروز مي کند . به منظور آشنايي هر چه بيشتر با ابعاد و وجوه مختلف افراد و در راستاي ايجاد يک ارتباط موثر و با کيفيت در کنار ايجاد انگيزه ، حفظ و تامين بهداشت رواني افراد شرکت در دورهاي آموزشي روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت به منظور کسب آشنايي هر چه بيشتر با علم روانشناسي ، علوم رفتاري و کاربرد هاي آن در حوزه مديريت امري اجتناب ناپذير است. خوشبختانه امروزه با توسعه علم روانشناسي و اثبات اهميت و نقش آن در حوزه هاي مختلف و ورود آن به کليه حوزه ها بسياري از مصائب و مشکلات مربوط به شرايط روحي ف رواني و به تبع آن رفتاري افراد حل و فصل شده . حوزه مديريت نيز از اين قاعده مستثني نبوده و در سال هاي اخير علم روانشناسي به حوزه علم مديريت نيز وارد شده . علم روانشناسي در حوزه فعاليت هاي مديريتي تاثيرات مثبت به سزايي داشته و از اواسط دهه 1920روابط افراد و رفتارهاي افراد به عنوان يکي از ارکان و راهبردهاي مهم کاري در مديريت شناخته شده است.
روانشناسي در حوزه مديريت به بررسي و شناخت تفاوتهاي فردي موجود ميان افراد و پرسنل يک سازمان ، استعدادهاي ذاتي افراد ، عوامل موثر در ايجاد انگيزه، نحوه برقراري روابط با ساير افرادمي پردازد .به کارگيري علم روانشناسي و تکنيک هيا تخصصي آن در حوزه مديريت منجر به برقراري ارتباطات وسيع تر و سازنده تر در سازمان ها شده و سبک مديريت مديران را از حالت خشک و بي روح مديريت به سمت و سويسبک مديريت انعطاف پذير تبديل کرده است که در افزايش راندمان کاري پرسنل تاثيرات مثبت به سزايي داشته است .
کاربرد روانشناسي در مديريت مزاياي بسيار قابل توجهي براي سازمان ها ، ارگان هاي و شرکت ها به دنبال خواهد داشت که در ادامه به برخي از مهم ترين آن ها اشاره خواهيم کرد .
ايجاد انگيزه در پرسنل: ايجاد انگيزه در پرسنل يکي از مهم ترين تاثيرات کاربرد روانشناسي در مديريت است. در اکثريت قريب به اتفاق موارد رفتار افراد در راستاي دست يابي به پاداش و دوري از توبيخ و جريمه است. به عبارت ديگر انگيزه اصلي پرسنل در پروسه فعاليت هاي حرفه اي خود دست يابي به پاداش مي باشد .بسياري از مديران قديمي و با تجربه در روند سال ها تجربه مديريت با صرف زمان و انرژي بسيار زياد توانسته اند برخي روش هاي ايجاد انگيزه در پرسنل به منظور افزايش راندمان کاري پرسنل را بشناسند در صورتي که امروزه مديران جوان مي توانند به واسطه شرکت در دوره هاي آموزشي کاربرد روانشناسي در مديريت و آشنايي با مباحث روانشناسي مرتبط با حوزه مديريت با صرفه جويي در زمان، انرژي و هزينه با اين مباحث آشنا شوند و از مزاياي آن در حوزه مديريت خود بهره مند شوند.
ايجاد انگيزه در پرسنل يکي از مباحثي است که به وضوح در افزايش راندمان کاري پرسنل تاثير گذار است و اين مهم تنها در سايه آشنايي مديران با علم روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت است که با صرف کمترين زمان، انرژي و هزينه حاصل خواهد شد.
همچنين در پاره اي موارد اعمال برخي تدابير مديريتي از قبيل در نظر گرفتن انواع مختلف تذکر، توبيخ و در برخي موارد جريمه نيز لازمه محيط هاي کاري است و مديراني که به واسطه شرکت در دوره هاي آموزشي کاربرد روانشناسي در مديريت با مباحث روانشناسي آشنايي کافي دارند مي توانند با در نظر گرفتن موارد مناسب موجبات دستيابي به اهداف مورد نظر را فراهم آوردند.
مديران کم تجربه اي که هيچ گونه آشنايي با مباحث روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت ندارند موفق به برقراري تعادل ميان ميزان تشويق و توبيخ هاي مورد نياز به منظور حفظ تعادل سازمان و افزايش ميزان راندمان کاري پرسنل نخواهند شد. در برخي موارد با ايجاد انگيزه اي کاذب و کوتاه مدت براي مدت کوتاهي منجر به افزايش انگيزه در پرسنل خواهند شد و پس از آن به واسطه عدم تناسب ميان پاداش هاي وعده داده شده با آنچه به از اي آن مي بايست انجام شود در بازه زماني بسيار کوتاهي سازمان با رکود و کاهش راندمان کاري پرسنل مواجه خواهد شد، همچنين مديراني که با مباحث روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت آشنايي کافي دارند با اشاره و تاکيد بر اهميت وظايف و مسئوليت هاي حرفها ي پرسنل و ايجاد انگيزه در آن ها به آن ها تفهيم مي کند که سازمان از اهميت و ارزش وجودي آن ها آگاه است و با پرداخت هر گونه پاداش تلاش مي کند برخي از خدمات صادقانه آن ها را جبران نمايد. بسياري از سازمان بهاي زيادي بابت بي تجربه گي و عدم آشنايي مديران خود با علم روانشناسي پرداخت خواهد کرد.
کاهش ترس و اضطراب در پرسنل: کاهش ترس و اضطراب در پرسنل يکي ديگر از کاربردهاي روانشناسي در مديريت است که منجر به افزايش راندمان کاري پرسنل و سازمان ها خواهد شد . ترس و اضطراب در همه افراد در هر موقعيت اجتماعي، هر جايگاه شغلي و با هر ميزان تحصيلات و تجربه منجر به کاهش راندمان کاري افراد خواهد شد و بروز ترس و اضطراب امري اجتناب ناپذير است و همه افراد بشر با هر موقعيت و جايگاه آن را تجربه کرده و خواهند کرد. يکي ديگر از مهم ترين کاربرد هاي علم روانشناسي در حوزه مديريت کاهش و ترس و اضطراب پرسنل در شرايط و موقعيت هاي بحراني مختلف است. مديراني که به واسطه شرکت در دوره هاي آموزشي کاربرد روانشناسي در مديريت با مباحث روانشناسي مرتبط با حوزه کاري مديريت آشنايي کافي کسب کرده اند به همان اندازه که در کنترل ترس و اضطراب در خود تسلط دارند در کاهش ميزان ترس و اضطراب در پرسنل نيز توانا و موفق خواهند بود.
اتخاذ تصميم هاي هوشمندانه در زمان بروز حوادث ناگوار که منجر به ايجاد ترس و اضطراب در ميان پرسنل مي شود يکي از نقاط قوت بسيار حائز اهميت مديران است که نتايج بسيار مهمي براي سازمان ها به دنبال خواهد داشتن و اين مهم تنها به واسطه آشنايي مديران با مباحث روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت حاص ل خواهد شد.
مديراني که به واسطه سابقه کم و عدم آشنايي با مباحث روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت در زمان بروز بحران قادر به کنترل ميزان ترس و اضطراب در پرسنل سازمان و کاهش عواقب آن نيستند در مديريت بحران و هدايت پرسنل در زمان بروز ترس و اضطراب با مشکلات بسياري مواجه خواهند شد و اين ضعف و عدم توانايي در راندمان کاري سازمان تاثيرات نا مطلوبي به جا خواهد گذاشت.
فراموش نکنيد مديريت يک سازمان در زمان بروز بحران و ايجاد و ترس و اضطراب در ميان پرسنل نشان دهنده توانايي، قابليت و شايستگي مديران است و آن ها را از ساير مديران هم رده خود در سازمان متمايز مي سازد، به عبارت ديگر در زمان وقوع بحران و بروز ترس و اضطراب است که قابليت ها و شايستگي هاي مديران محک مي خورد و شناخته مي شود. از اين رو آشنايي با مباحث روانشناسي و کاربرد روانشناسي در مديريت به کليه مديران ارشد و مديران مياني سازمان ها و ارگان ها توصيه مي شود.
عمده ترين هدف از کنترل ميزان ترس و اضطراب پيش گيري ايجاد تنش و نگراني در سازمان ها و پيش گيري از اخذ تصميمات غير معقول و نا درست به واسطه اثر ترس و اضطراب موجود مي باشد. آشنايي با علم روانشناسي و به کارگيري تکنيک هاي علم روانشناسي تنها را اصولي موجود براي غلبه بر ترس و اضطراب در همه ابعاد زندگي است.
کاهش ترديد در ذهن پرسنل: کاهش ميزان ترديد در ذهن پرسنل يکي ديگر از کاربردهاي روانشناسي در مديريت است. يکي از عواملي که به صورت کاملا محسوس منجر به کاهش سرعت و کاهش کيفيت فعاليت هاي پرسنل در سازمان مي شود ترديد است. ترديد يکي از عناصر غير قابل اجتناب در روند کسب و کار است و آنچه به طور کلي در ميان اکثريت قريب به اتفاق افراد مشترک است تمايل به ادامه روند قبل و دوري و اجتناب از تغييراتي است که ترديد هاي زيادي به همراه خود خواهند داشت. عدم انتقال موارد و مباحثي که در نهايت به ايجاد ترديد در ذهن پرسنل مي انجامد يکي از ساده ترين روش هاي مديريتي پيشگيري از بروز نا آرامي هايي است که به واسطه ترديد به وجود خواهند آمد. اما کنترل کردن و مهار آنچه در زمان ايجاد ترديد در ذهن افراد به وجود مي آيد از جمله روش ها و تکنيک هاي حوزه روانشناسي است و مديران مي توانند با شرکت در دوره هاي آموزشي کاربرد روانشناسي در مديريت با کليه تکنيک هاي مفيد براي رفع اين مشکلات آشنا شوند.
لازم به ذکر است بسياري از مواردي که برخي مديران قديمي در حوزه کاري خود به واسطه صرف سال ها زمان، انرژي، هزينه و در پاره اي موارد به واسطه متحمل شدن ضرر و زيان کسب کرده اند امروزه به صورت آکادميک و با استفاده از دوره هاي آموزشي کاربرد روانشناسي در مديريت با صرف کمترين زمان، انرژي و هزينه به دست خواهد آمد.
درخواست شما با موفقیت ثبت شد
کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت موسسه آموزش
عالی آزاد فن پردازان محفوظ است